AlonaK3.MiHanBlog.com
شهر عشق و خنده - دوست دارم سنگ باشم
بی صدا و بی ترانه
تا بگویم راز خود را
در سکوتی عاشقانه
دوست دارم عشق باشم
هر کجا خواهم بتازم
روی دلهای پر از غم
قصری از رویا بسازم
دوست دارم ابرباشم
در دل شبها ببارم
بر کویر قلب دنیا
بوته ی عشقی بکارم
اینک اما من نه عشقم
نه سنگم و نه ابر
آرزوهای خیالی
از دیار سرد خوابم
ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღღ♥ღ♥ღ
هرکس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
هرکس که نداند و نخواهد که بداند
حیف است چنین جانوری زنده بماند
ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღღ♥ღ♥ღ
معلم برای سفید بودن
نقاشی ام تنبیهم كرد
و همه به من خندیدند
اما
من خدایی را كشیده بودم
كه همه میگفتند
دیدنی نیست...
ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღღ♥ღ♥ღ
خدایا
چگونه زیستن را به من بیاموز
چگونه مردن را خود خواهم آموخت
ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღღ♥ღ♥ღ
می گفتن علف باید
به دهن بزی شیرین بیاد
یه عمری خودمون رو کشتیم
شیرین ترین علف دنیا بشیم
غافل از این که طرف اصلا بز نبود
گاو بود
ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღღ♥ღ♥ღ
زندگی زیباست
زشتی های آن تقصیر ماست
در مسیرش هر چه نا زیباست
آن تدبیر ماست
زندگی آب روانی است
روان میگذرد
آنچه تقدیر من و توست
همان میگذرد
ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღღ♥ღ♥ღ
به سراغ من اگر می آیید
نـــــــــرم و آهـــــــسته بیایید
مبـــآدا که تـ ـ ـ ـرک بردارد
چینی نــآزک تنـــــهایی من
ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღღ♥ღ♥ღ
هر کس بد ما به خلق گوید
ما چهره به غم نمیخراشیم
ما خوبی او به خلق گوییم
تا هر دو دروغ گفته باشیم
ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღღ♥ღ♥ღ - شهر عشق و خنده
